• وبلاگ : داستانهاي اميد (قاصدك)
  • يادداشت : زورگويي و دروغ گويي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    بابا چه کردي اميد ، عجب داستان هايي ميذاري
    اللهم عجل لوليک الفرج
    پاسخ

    عليك سلام داداش امين / اين نظر لطف شماست
    خيلي ناراحت کننده بود . واقعا چرا خيلي از ماها به اين راحتي اجازه مي ديم بهمون زور بگن؟
    پاسخ

    خوب دوست من تا زمانيكه مظلوم باشه ظالم هم خواهد بود
    سلام اقا اميد خيلي خوب بود/ امشب دلم بدجور گرفته بود از دست............با خوندن اين داستان فهميدم انتظار بي موردي که همه خوب باشن بدي و زور گوي هميشه هست....
    پاسخ

    عليك سلام سايه خانم / آفرين من دوست دارم دوستام با خوندن اين داستانها بهترين باشند
    دقيقا چقدر ميشود به راحتي زورگو بود... اما آياحواصمان به بالاسري هست؟؟؟؟؟؟؟
    خيلي زيبا و تاثيرگذار .... مثل هميشه من واقعا متشکرم از اين لطف شما...
    در پناه امام زمان باشيد......
    منتظر داستانهاي شيرين و بي بديل بعدي شما هستم......
    پاسخ

    مرسي دوست من / خوب حواس ما كه هميشه نيست ولي بهتره كه باشه / قابلي نداشت / مرسي همچنين / انشالله كه بزودي داستاني ديگر خواهم گذاشت
    سلام/احسنت... عالي بود اخوي/در پناه حق باشيد انشالله....
    پاسخ

    عليك سلام / مرسي خودت گلي داداش / همچنين انشالله